شهدا شرمنده ایم...
بعد از شهدا ما چه کردیم؟؟
شهادت را نه در جنگ، در مبارزه می دهند
ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم
غافل از آنکه شهادت را جز به اهل درد نمی دهند...
ای دوست به حنجر شهیدان صلوات
بر قامت بی سر شهیدان صلوات
خدا می داند اگر پیام شهدا و حماسه های آنها را به پشت جبهه
منتقل نکنیم گنه کاریم...
شهید همت :
کربلا رفتن "خون" میخواهد...!
شهدا
برای ما حمدی بخوانید که شما زنده اید
و ما مرده..!
شهدا را یاد کنیم حتی با ذکر یک صلوات!
دفاع
از نظر امام خمینی (رض) از جایگاه و اهمیت ویژهای برخوردار است؛ به طوری که آن را
پرورش دهندهی جوهر انسانیت و مایهی بروز شجاعت در انسان میداند:
جنگ خیلی
خوب است از یک جهت و آن این است که شجاعتی را که در باطن انسان است، بروز میدهد و
تحرک برای انسان حاصل میشود. انسان از آن خمودی بیرون میآید.» (1)
همچنین امام
راحل (ره) جنگ و دفاع را ابزاری میداند که با آن موانع از سر راه رشد و تکامل
جوامع اسلامی برداشته میشود: «این یک رحمتی است، صورتش انسان فکر میکند که کشتار
است، لکن واقعش بیرون کردن یک موانعی از سر راه انسانیت است.» (2)
مخصوصا کشوری
که انقلاب اسلامی کرده است و اجرای احکام نورانی
اسلام را در همهی زمینهها هدف قرار داده است، دفاع و جهاد برای او تکلیفی شرعی و
الهی میشود و صرف نظر از تأثیرات فردی و اجتماعی، باید آن را به عنوان یک تکلیف
شرعی مورد توجه قرار دهد. در همین باره نیز امام
خمینی (رض) چنین فرمودهاند:
«آحاد مردم یکییکیشان تکلیف
دارند برای حفظ جمهوری اسلامی؛ یک واجب عینی، اهم مسائل واجبات دنیا، اهم است و از
نماز اهمیتش بیشتر است. برای اینکه این حفظ اسلام است، نماز فرع اسلام است، این
تکلیف برای همه ماست.»
به طوری که ملاحظه میشود، دفاع و جهاد در اسلام، اهمیتی چند جانبه دارد که
اهم آن را به شرح زیر میتوان خلاصه کرد:
الف: تقویت جوهرهی انسانیت و آبدیده
کردن روح انسان در حوادث و مشکلات
ب: بروز و ظهور عنصر شجاعت و مقاومت در انسان
مؤمن و دفع رخوتها و سستیها.ج: دفع موانع از مسیر تکامل و رشد جامعهی اسلامی و قطع
طمع دشمنان در حمله به کشوری مقاوم و آماده دفاع.
د: وجوب شرعی جهاد و دفاع در
کنار دیگر واجبات دینی، به عنوان قویترین نمود انگیزهی دفاعی در اقشار مختلف جامعه
انسانی.
مقاومت هشت سالهی ملت ایران در جنگ
تحمیلی، توانمندی ایدئولوژی اسلام را به عنوان مقولهای فرهنگی و سیاسی در عصر حاضر
بار دیگر به اثبات رسانده است و جوهر مقاومت و پایداری را در برابر مطامع استکبار و
تئوریهای تحمیلی به عنوان سمبل بازیافت هویت دینی و اقتدار فرهنگی وارد زندگی مردم
کرده است. فراتر از این، امام راحل قدس سره و امام خامنه ای
(مدظله)، روح مبارزه و حفظ انگیزه دفاعی را تبلور دین و دینداری میدانند.
امام
راحل قدس سره در پیام به گورباچف رئیس جمهور وقت اتحاد جماهیر شوروی (سابق)
فرمودهاند:
دینی که در آن مبارزه با قدرتها نباشد، دقیقا افیون تودههاست.
و همچنین در صدر فرمان برائت فرمودهاند:
آنها که تصور میکنند مبارزه در
راه استقلال و آزادی فلسطین و مظلومین جهان با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات
ندارد، با الفبای مبارزه بیگانهاند، آنهایی هم که تصور میکنند سرمایه داران و
مرفههای بیدرد با نصیحت و موعظه و پند واندرز متنبه میشوند و به مبارزان راه
آزادی پیوسته و یا به آنها کمک میکنند، آب در هاون میکوبند.
(1)
امام خامنه ای (مدظله) نیز مقاومت در جنگ
تحمیلی و ایستادگی در مقابل تهدید غرب و احساس عزت و استقلال در مقابل ابرقدرتهای
عالم را نعمت با ارزشی میدانند که ناشی از بقایای فرهنگ اسلامی است. هشت سال دفاع
مقدس، آزمون عینی اندیشهی امام راحل قدس سره و امام خامنه ای (مدظله) مبنی بر کارا بودن
مفاهیم فرهنگی و ارزشهای اخلاقی بوده است و مکتب اسلام را به عنوان مظهر نواندیشی،
در فرایند تاریخی حرکتهای احیاگر به جهان عرضه کرده است و از این روست که امام
راحل قدس سره در پیامی به روحانیت معظم فرمودهاند:
هر روز ما در جنگ برکتی
داشتهایم که در همه صحنهها از آن استفاده کردهایم...
ما انقلابمان را در جنگ
صادر کردهایم...
ما در جنگ ریشههای انقلاب پربار اسلامیمان را محکم کردیم.
(2)
امام راحل قدس سره همهی این برکات را ناشی از مجاهدات
و حماسه آفرینیهای ملت شجاع ایران در هشت سال دفاع
مقدس میدانند و میفرمایند:
جنگ ما کمک به فتح افعانستان را به
دنبال داشت...
جنگ
ما فتح فلسطین را به دنبال داشت...
جنگ ما بیداری پاکستان و هندوستان را به
دنبال خواهد داشت...
جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظامهای فاسد در مقابل
اسلام احساس ذلت کنند...
صدای اسلام خواهی افریقا از جنگ هشت ساله ماست...
علاقه به اسلام شناسی مردم در آمریکا و اروپا و آسیا و آفریقا، یعنی در کل
جهان، از جنگ هشت سالهی ماست.
به هر حال هشت سال دفاع مقدس، مقطع تجربه شدهای
است که بسیاری از مفاهیم اخلاقی را که در زیر ساخت نظام فرهنگی و سیاسی کشور مؤثرند
عینیت بخشیده و مفاهیمی چون: ایثار، شهادت طلبی، خداباوری، وارستگی، عشق، وحدت،
شجاعت، پایداری و... آثار و نقش کارساز خود را در اندیشه، منش، رفتار، نظام فرهنگی،
نظام معیشتی و... به خوبی نشان داده است و اینک در تکوین ساختار فرهنگ عمومی کشور
میتوانند مفاهیم اخلاقی و عناصر فرهنگی را تعریف کنند و در اختیار مسؤولین فرهنگی
کشور و صاحب نظران قرار دهند.
بدیهی است ملت ما امروز با داشتن مفاخر و دستاوردهای گرانبهای دوران دفاع مقدس در تدوین
الگوی فرهنگی، نیازمند قبول مبانی تئوریک متناسب با تحول، از دیگران نیست. کسانی که
در این زمینه تردید به خود راه میدهند، در حقیقت ارزشهای دفاع مقدس را درک
نکردهاند و یا اینکه در برابر مدرنیسم و عقلانیت جدید فرهنگ غرب سست شدهاند. حرکت
کند و کم بها و بعضا ناباورانه ما در نظام بندی و تثبیت ارزشهای دفاع مقدس، به
عنوان مهمترین و کاملترین الگوهای توسعه فرهنگی، بار دیگر این فرصت را به
روشنفکران بیمار داده است تا جمهوری اسلامی را در کوران مواجهه با مسائل و مشکلات
گوناگون قرار دهند و بازاندیشی توسعهی غربی را به عنوان مبنای تئوریک دوران
سازندگی در ایران با جرأت تمام مطرح نمایند. همچنین عناصر فرهنگی و هنری کشور ما
نیز تمایل پذیری خود را در برخی از موارد حفظ کرده و قوارهی موزون و مناسب خود را
در رابطه با ارزشهای انسان ساز دفاع مقدس پیدا میکنند. از این رو امام خامنه ای (مدظله) با محوری توصیف کردن اصلاح عمومی کشور،
اختصاص تمام فعالیتهای وزارتخانه بزرگی چون فرهنگ و ارشاد اسلامی به این مهم کاری
بجا و با اهمیت دانستهاند.
بغضهای حقیر ما، روبهروی تصاویر گلگون شما سرریز میشود و راه را برای کلام میبندد؛ با شما شقایقهایم. از شما چه باید گفت و چه باید نوشت؟ واژههای خاکسترگونه ما، فقط بلدند روبهروی شما ضجه بزنند. اما کاش میدانستند که یاد شما حرکت است؛ حرکتی برای بهبودی وضعِ «بودن». چه باید گفت که شما حنجرههای خود را عبور دادید تا آن سوی مرزهای تکبیر، آن سوی مرزهای ندیدن؛ جایی که واژهای یافت نمیشود تا شما را با آن ستود. اصلاً شما که برای تحسین برانگیزی قلمهای ما بوسه بر عطر پرواز نزدید! هر روز و هر شب، خاکریزها، با اشکها و دعاهایتان گره میخورد. شما، درشتناکی شب را با تکبیرهای فاتحانهتان درهم میشکستید و روزهای سنگر را سپیدتر از بالهای کبوتران میکردید. ما ماندهایم و یاد شما بدا به حال ما، اگر یاد شما را زندگی ما قاب نگیرد. اینجا فراوانند داغهای کمرشکن و زخمهایی که شما مرهمشان هستید؛ شما را میگویم که نگاهتان رفت و در جهت قبله پروانهها خانه کرد. وقتی دست نوشتههای شما خوانده میشود، در مییابیم که شما نام دیگر خورشیدید و قرابتی نزدیک با عشق دارید.
هفتم ماه ذی الحجه مصادف است با سالروز شهادت پنجمین اختر تابناک آسمان ولایت حضرت امام محمد باقر (( علیه السلام )) ، شهادت این بزرگوار را به تمامی ارادتمندان خاندان اهل بیت عصمت و طهارت تسلیت می گوییم .
امام باقر علیه السلام :
«إِنَّما یُداقُّ اللّهُ الْعِبادَ فِى الْحِسابِ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَلى قَدْرِ ما آتاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِى الدُّنْیا.»:
خداوند در روز قیامت در حساب بندگانش، به اندازه عقلى که در دنیا به آنها داده است، دقّت و باریک بینى مى کند.
خلاصه ای از زندگی پر برکت حضرت امام محمد باقر ( ع )
نام مبارک امام پنجم محمد بود . لقب آن حضرت باقر یا باقرالعلوم است ،بدین جهت که : دریای دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت . القاب دیگری مانند شاکر و صابر و هادی نیز برای آن حضرت ذکر کرده اند که هریک باز گوینده صفتی از صفات آن امام بزرگوار بوده است .
کنیه امام " ابوجعفر " بود . مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبی ( ع ) است . بنابراین نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن ( ع ) و از سوی پدر به امام حسین ( ع ) می رسید . پدرش حضرت سیدالساجدین ، امام زین العابدین ، علی بن الحسین ( ع ) است .
تولد حضرت باقر ( ع ) در روز جمعه سوم ماه صفر سال 57هجری در مدینه اتفاق افتاد . در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سید الشهداء کودکی بود که به چهارمین بهار زندگیش نزدیک می شد .
دوران امامت امام محمد باقر ( ع ) از سال 95هجری که سال درگذشت امام زین العابدین ( ع ) است آغاز شد و تا سال 114ه . یعنی مدت 19سال و چند ماه ادامه داشته است .
در دوره امامت امام محمد باقر ( ع ) و فرزندش امام جعفر صادق ( ع ) مسائلی مانند انقراض امویان و بر سر کار آمدن عباسیان و پیدا شدن مشاجرات سیاسی و ظهور سرداران و مدعیانی مانند ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانی و دیگران مطرح است ، ترجمه کتابهای فلسفی و مجادلات کلامی در این دوره پیش می آید ، و عده ای از مشایخ صوفیه و زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت پیدا می شوند . قاضیها و متکلمانی به دلخواه مقامات رسمی و صاحب قدرتان پدید می آیند و فقه و قضاء و عقاید و کلام و اخلاق را - بر طبق مصالح مراکز قدرت خلافت شرح و تفسیر می نماید ، و تعلیمات قرآنی - به ویژه مسأله امامت و ولایت را ، که پس از واقعه عاشورا و حماسه کربلا ، افکار بسیاری از حق طلبان را به حقانیت آل علی ( ع ) متوجه کرده بود ، و پرده از چهره زشت ستمکاران اموی و دین به دنیا فروشان برگرفته بود ، به انحراف می کشاندند و احادیث نبوی را در بوته فراموشی قرار می دادند . برخی نیز احادیثی به نفع دستگاه حاکم جعل کرده و یا مشغول جعل بودند و یا آنها را به سود ستمکاران غاصب خلافت دگرگون می نمودند .
اینها عواملی بود بسیار خطرناک که باید حافظان و نگهبانان دین در برابر آنها بایستند . بدین جهت امام محمد باقر ( ع ) و پس از وی امام جعفر صادق ( ع ) از موقعیت مساعد روزگار سیاسی ، برای نشر تعلیمات اصیل اسلامی و معارف حقه بهره جستند ، و دانشگاه تشیع و علوم اسلامی را پایه ریزی نمودند.
زیرا این امامان بزرگوار و بعد شاگردانشان وارثان و نگهبانان حقیقی تعلیمات پیامبر ( ص ) و ناموس و قانون عدالت بودند ، و می بایست به تربیت شاگردانی عالم و عامل و یارانی شایسته و فداکار دست یازند ، و فقه آل محمد ( ص ) را جمع و تدوین و تدریس کنند . به همین جهت محضر امام باقر ( ع ) مرکز علماء و دانشمندان و راویان حدیث و خطیبان و شاعران بنام بود . در مکتب تربیتی امام باقر ( ع ) علم و فضیلت به مردم آموخته می شد .
امام باقر ( ع ) دارای خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامی بود . سیرت و صورتش ستوده بود . پیوسته لباس تمیز و نو می پوشید . در کمال وقار و شکوه حرکت می فرمود .