کتابخانه ی عمومی آیت اله فیاضی روستای نیر

ورود شما را به این وبلاگ گرامی می داریم.

کتابخانه ی عمومی آیت اله فیاضی روستای نیر

ورود شما را به این وبلاگ گرامی می داریم.

فرارسیدن ماه پیروزی خون بر شمشیر تسلیت باد

فرارسیدن ماه محرم تسلیت باد

تا قیامت ز قیام تو قیامت برپاست
از قیام تو پیام تو عیان است هنوز
همه ماه است محرم ، همه جا کرب و بلاست
در جهان موج جهاد تو روان است هنوز . . .
آغاز ماه محرم و ایام سوگواری سیدالسهدا تسلیت باد.

گزیده ای از آموزه های اخلاقی امام حسین (ع)

با نگاهى اجمالى به ۵۶ سال زندگى سراسر خداخواهى و خداجویى امام حسین (ع)، درمی یابیم که هماره وقت او به پاکدامنى و بندگى و نشر رسالت احمدى و مفاهیم عمیقى والاتر از درک و دید ما گذشته است.

اکنون مرورى کوتاه به زوایاى زندگانى آن عزیز داریم که ایام شهادتش پیش روى ماست :

جنابش به نماز و نیایش با پروردگار و خواندن قرآن و دعا و استغفار علاقه بسیارى داشت. گاهى در شبانه روز صدها رکعت نماز می گذاشت و حتى در آخرین شب زندگى دست از نیاز و دعا برنداشت و خوانده ایم که از دشمنان مهلت خواست تا بتواند با خداى خویش به خلوت بنشیند و فرمود: خدا می داند که من نماز و تلاوت قرآن و دعاى زیاد و استغفار را دوست دارم.

گزیده ای از آموزه های اخلاقی امام حسین (ع)

حضرتش بارها پیاده به خانه کعبه شتافت و مراسم حج را برگزار کرد. ابن اثیر در کتاب اسد الغابة می نویسد: حسین (ع) بسیار روزه می گرفت و نماز میگذارد و به حج میرفت و صدقه میداد و همه کارهاى پسندیده را انجام میداد. شخصیت حسین بن على (ع) آن چنان بلند و دور از دسترس و پرشکوه بود که وقتى با برادرش امام مجتبى (ع) پیاده به کعبه می رفتند، همه بزرگان و شخصیت هاى اسلامى به احترامشان از مرکب پیاده شده، همراه آنان راه می پیمودند.

احترامى که جامعه براى حسین (ع) قائل بود، بدان جهت بود که او با مردم زندگى میکرد (از مردم و معاشرتشان کناره نمی جست) با جان جامعه هماهنگ بود، چونان دیگران از مواهب و مصائب یک اجتماع برخوردار بود و بالاتر از همه ایمان بی تزلزل او به خداوند، او را غمخوار و یاور مردم ساخته بود. و گرنه، او نه کاخ هاى مجلل داشت و نه سربازان و غلامان محافظ، و هرگز مثل جباران راه آمد و شد را به گذرش بر مردم نمی بستند.

این روایت یک نمونه از اخلاق اجتماعى اوست، بخوانیم :

روزى از محلى عبور می فرمود، عده اى از فقرا بر عباهاى پهن شده شان نشسته بودند و نان پاره هاى خشکى می خوردند، امام حسین (ع) می گذشت که تعارفش کردند و او هم پذیرفت، نشست و تناول فرمود و آن گاه بیان داشت : ان الله لا یحب المتکبرین، خداوند متکبران را دوست نمیدارد. سپس فرمود: من دعوت شما را اجابت کردم، شما هم دعوت مرا اجابت کنید. آنها هم دعوت آن حضرت را پذیرفتند و همراه جنابش به منزل رفتند. حضرت دستور داد هر چه در خانه موجود است به ضیافتشان بیاورند، و بدین ترتیب پذیرایى گرمى از آنان به عمل آمد و نیز درس تواضع و انسان دوستى را با عمل خویش به جامعه آموخت.

شعیب بن عبدالرحمن خزاعى می گوید: چون حسین بن على (ع) به شهادت رسید، بر پشت مبارکش آثار پینه مشاهده کردند، علتش را از امام زین العابدین (ع) پرسیدند، فرمود این پینه ها اثر کیسه هاى غذایى است که پدرم شب ها به دوش می کشید و به خانه زن هاى شوهرمرده و کودکان یتیم و فقرا می رسانید.

شدت علاقه امام حسین (ع) را به دفاع از مظلوم و حمایت از ستمدیدگان می توان در داستان ارینب و همسرش عبدالله بن سلام دریافت، که اجمال و فشرده اش را در این جا متذکر میشویم : یزید به زمان ولایتعهدى، با اینکه همه نوع وسایل شهوت رانى و کام جویى و کامروایى از قبیل پول، مقام، کنیزان رقاصه ودر اختیار داشت، چشم ناپاک و هرزه اش را به بانوى شوهردار عفیفى دوخته بود.

پدرش معاویه به جاى اینکه در برابر این رفتار زشت و ننگین عکس العمل کوبنده اى نشان دهد، با حیله گرى و دروغ پردازى و فریبکارى، مقدماتى فراهم ساخت تا زن پاکدامن مسلمان را از خانه شوهر جدا ساخته به بستر گناه آلوده پسرش یزید بکشاند. حسین بن على(ع) از قضیه باخبر شد، در برابر این تصمیم زشت ایستاد و نقشه شوم معاویه را نقش بر آب ساخت و با استفاده از یکى از قوانین اسلام، زن را به شوهرش عبدالله بن سلام بازگرداند و دست تعدى و تجاوز یزید را از خانواده مسلمان و پاکیزه اى قطع نمود و با این کار همت و غیرت الهی اش را نمایان و علاقه مندى خود را به حفظ نوامیس جامعه مسلمانان ابراز داشت، و این رفتار داستانى شد که در مفاخر آل على (ع) و دنائت و ستمگرى بنى امیه، براى همیشه در تاریخ به یادگار ماند.

علائلى در کتاب سمو المعنى می نویسد: ما در تاریخ انسان به مردان بزرگى برخورد می کنیم که هر کدام در جبهه و جهتى عظمت و بزرگى خویش را جهانگیر ساخته اند، یکى در شجاعت، دیگرى در زهد، آن دیگرى در سخاوت، واما شکوه و بزرگى امام حسین (ع) حجم عظیمى است که ابعاد بی نهایتش هر یک مشخص کننده یک عظمت فراز تاریخ است، گویا او جامع همه والایی ها و فرازمندی ها است.

آرى، مردى که وارث بی کرانگى نبوت محمدى است، مردى که وارث عظمت عدل و مروت پدرى چون حضرت على (ع) است و وارث جلال و درخشندگى فضیلت مادرى چون حضرت فاطمه (س) است، چگونه نمونه برتر و والاى عظمت انسان و نشانه آشکار فضیلت هاى خدایى نباشد. درود ما بر او باد که باید او را سمبل اعمال و کردارمان قرار دهیم.

امام حسین (ع) و حکایت زیستن و شهادتش و لحن گفتارش و ابعاد کردارش نه تنها نمونه یک بزرگمرد تاریخ را براى ما مجسم می سازد، بلکه او با همه خویشتن، آیینه تمام نماى فضیلت ها، بزرگمنشی ها، فداکاری ها، جانبازی ها، خداخواهی ها و خداجویی ها می باشد. او به تنهایى می تواند جان را به لاهوت راهبر باشد و سعادت بشریت را ضامن گردد. بودن و رفتنش، معنویت و فضیلت هاى انسان را ارجمند نمود.

شهادت سردار حسین همدانی در سوریه

سردار سرتیپ پاسدار، حسین همدانی، از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مستشاران ارشد نظامی کشورمان، در دفاع از حرم عقیله بنی هاشم حضرت زینب(س)، پنجشنبه شب در سوریه به شهادت رسید.

خبرگزاری فارس: سردار حسین همدانی در سوریه به شهادت رسید

سردار سرتیپ پاسدار، حسین همدانی از فرماندهان قدیمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ تحمیلی و از بنیانگذاران سپاه همدان بود و مدتی نیز فرماندهی لشکر 27 محمدرسول‌الله را برعهده داشت.

پس از تبدیل این لشکر به سپاه محمد رسول‌الله فرمانده این سپاه نیز برعهده سردار همدانی بود.

خاطرات وی در قالب 2 کتاب «مهتاب خیّن» و «تکلیف است برادر» منتشر شده است.

معرفی چند کتاب با موضوع غدیر

کتاب "علی علیه السلام جانشین به حقّ پیامبر"

کتاب غدیر

نویسنده

دکتر نادر فضلی

توضیحات

در این کتاب می خوانیم علی علیه السلام جانشین به حقّ پیامبر صلی الله علیه و آله

داستان حضور ولایت علی علیه السلام در جای جای وصایت نبی صلی الله علیه آله است .

این کتاب از زبان امیر المؤمنین علیه السلام نقل شده است . آن حضرت داستان هایی را از صدر اسلام ، همچون بعثت پیامبر صلی الله علیه وآله چگونگی ایمان آوردن خود ایشان به اسلام ، حیله های یهودیان و منافقان برای بر هم زدن وحدت مسلمین ، داستان سدّالابواب و.... بیان می کنند و همچنین وقایعی را از جریان غدیر و دوران تلخ بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه وآله تشریح می فرمایند. بخش آخر کتاب نیز به طور مفصّل حدیث منزلت را مورد بحث و بررسی قرار داده است.


موعود غدیر

کتاب غدیر

نویسنده

اصغر صادقی

ناشر

آفاق

توضیحات

بخش اول این کتاب راجع به سندیت خطبه ی غدیر در منابع مختلف شیعه و سنی و ذکر تعداد این منابع پرداخته است. فرازهای مختلف خطابه را مورد بررسی قرار داده و در مورد بار توحیدی فراز اول ، نازل شدن آیه ی تبلیغ ،

معرفی امام علی علیه السلام و... توضیح داده است. در این نوشته، به توضیح حدیث ثقلین نیز پرداخته شده و آن را در زمان ما اثبات می کند و نتیجه می گیرد که باید همراه ثقل اکبر ( قرآن ) ثقل اصغر نیز قرار بگیرد

که در زمان ما حضرت مهدی علیه السلام می باشد. در بخش های بعدی به بررسی واژه ی نور در آیات و روایات پرداخته و سپس با تبیین سیمای حضرت مهدی ارواحنا فداه در خطبه غدیر و با استفاده از فرمایش رسول خدا صلی الله علیه وآله باز ستاننده حقوق ائمه علیهم السلام معرفی می نماید خلاصه آن که پیامبر صلی الله علیه و آله در روز غدیر ، مبعوث غدیر را معرفی و با نوید به موعود غدیر اوضاع زمان ظهور را تشریح فرموده اند.


برکه ای بر فلک نازد

کتاب غدیر

نویسنده

یحیی مقدسان

توضیحات

در این کتاب داستان غدیر از ابتدا تا انتها در ده بخش ـ که از کتاب اسرار غدیر برگرفته است ـبه صورت ادبیات داستانی بازگو شده است.


همیشه درخشان

کتاب غدیر

نویسنده

سید خلیل سیدزاده

ناشر

عهد

توضیحات

این کتاب حاوی 18 مقاله مستقل در مورد واقعه غدیر است.این مقالات با وجود مستقل بودن، ارتباط موضوعی و مفهومی با هم دارند. مقالات به یاد واقعه غدیر نگاشته شده است.3 مقاله اول این کتاب، شرح واقعه غدیر و 15 مقاله دیگر گفتگوی غدیر و کعبه می باشد و این مهم ترین نکته کتاب می باشد که به زبانی ادبی و در قالب مناظره در آمده است.

در جریان این گفتگو و مناظره سخن به این جا می رسد که وارث اصلی غدیر،حضرت مهدی علیه السلام می باشند که با ظهورشان از مظلومیت غدیر خواهند کاست.


نسیم غدیر

کتاب غدیر

نویسنده

حسین اثنا عشری

ناشر

منیر

توضیحات

این کتاب شامل ترجمه و شرح 48 حدیث پیرامون فضائل امیر المومنین علیه السلام و شیعیان آن حضرت است است.این احادیث از کتب معتبر و دست اول شیعه و سنی جمع آوری شده و به مناسبت روز غدیر منتشر گردیده است.


ندای آسمانی غدیر

کتاب غدیر

نویسنده

محمد باقر انصاری

توضیحات

ندای آسمانی غدیر ، مقدّمه ، متن و ترجمه ای است از بزرگترین سخنرانی تاریخ اسلام یعنی خطابه ی پیامبر صلی الله علیه و آله در میعاد گاه غدیر.

این کتاب به همان سبک کتاب " خطابه غدیر " از همین نویسنده می باشد

که در ابتدا به بیان مقدّمه ای از واقعه ی غدیر می پردازد و سپس در باره ی کیفیت سخنرانی پیامبر صلی الله علیه و آله در یازده بخش و شرح مختصری از هر یک و نیز متن عربی وفارسی خطابه به همراه اسناد و مدارک آن ، مطالبی ارائه میدهد.


بلند ترین داستان غدیر

کتاب غدیر

نویسنده

محمد رضا انصاری

توضیحات

نثر این کتاب به صورت پرسش و پاسخ بین یک جوان ایرانی و صحابی پیامبر صلی الله علیه و آله است به صورتی ساده، امّا کوبنده که به آشکار کردن حقایق کتمان شده ی غدیر و برنامه ریزی اصحاب سقیفه برای کتمان آن ،

از لحظه ی شکل گیری واقعه ی غدیر تا زمان راوی (ماجرای دو صحیفه ی ملعونه ، نقش عایشه در این جریانات و...) به نحوی روشن ، کامل و بی پروا می پردازد . ویژگی خاصّ این کتاب ، جدا از صراحت در نقل حدیث راوی ،

ذکر منابع آن و شرایط زمانی و مکانی راوی حدیث، توسط نویسنده ی کتاب می باشد.


خطابه‌ غدیر در آیینه‌ شعر

کتاب غدیر

نویسنده

سید حسین حسینی

ناشر

منیر

توضیحات

در این مجلد مجموعه ای از اشعار برخی از شعرا در ترجمه متن کامل

یا قسمتهای برگزیده از خطبه غدیر آمده است که در نوع خود منحصر به فرد می باشد.


برکه ی خوشبختی

کتاب غدیر

نویسنده

حسن تاجری

ناشر

آفاق

توضیحات

در این کتاب که به سبکی داستانی است، داستان غدیر را با آغاز رسالت در هم می آمیزد و سپس به شرح وقایع حجه الوداع و روند شکل گیری واقعه غدیر در آن می پردازد که زبان ساده و لحن داستانی آن برای آشنایی بسیاری از نوجوانان و نا آشنایان با جزئیات واقعه ی غدیر ، سودمند می باشد.این کتاب با تصاویری زیبا ، واقعه ی غدیر را به ما نمایانده است .

تصاویری که ترسیم این جریان تاریخی را در ذهن مخاطب ملموس تر می سازد.

عرض تسلیت به خانواده های قربانیان فاجعه منا

در کنار من، یک حاجی دیگر افتاده بود و هنوز زنده بود. ساعتی بعد با صدای ضعیفی به من گفت: آیا آسمان دارد سیاه می شود؟ به آسمان نگاه کردم. آسمان سیاه نمی شد، او در حال مرگ بود و لحظاتی بعد از دنیا رفت.
فاجعه غم انگیز منا در حالی همچنان در کانون توجه قرار دارد که هر روز ابعاد تازه تری از آن نمایان می شود.
11 نکته زیر در این باره قابل تأمل است:

1 - همه شاهدان عینی، بدون استثنا می گویند که مسیر حجاج توسط نیروهای امنیتی بسته شد. بدین گونه که انتهای مسیر را بستند و ابتدای مسیر را باز گذاشتند و حجاج را بدان مسیر هدایت کردند.
بدین ترتیب صدها هزار نفر که به واسطه انبوه جمعیت، چند قدم جلوترشان را نمی دیدند - چه رسد به اینکه انتهای مسیر را ببینند - غافل از این انسداد، وارد تله شدند و یکی از وحشتناک ترین و مرگبارترین ازدحام ها شکل گرفت.

سعودی ها، تا کنون پاسخ این سؤال ساده که "چرا مسیر را بستند؟" نداده اند. تصاویر عبور کاروان خودروهای شاهزاده عربستانی که در فضای مجازی دست به دست شد و علت انسداد مسیر اعلام گردید نیز متعلق به سال های قبل بوده است و لذا ، علت ماجرا، عبور این خودروها نبوده است.

هر چه غیر عمدی باشد، بستن مسیر و استقرار نیروهای امنیتی برای جلوگیری از خروج حجاج از مخمصه، کاری کاملاً تعمدی است و کسی نمی تواند بگوید راه را به طور غیر عمدی بستیم و به طور غیر عمدی مانع حرکت حجاج شدیم!

11 نکته مهم درباره فاجعه منا
2 - نه تنها راه را بستند، بلکه بعد از ایجاد تراکم انسانی و آغاز ماجرا که به اولین مرگ ها انجامید نیز، راه را نگشودند. یک شاهد عینی می گفت که در نقطه انسداد، کامیونی مملو از نظامیان سعودی مستقر بود و حجاج جرأت نکردند با هجوم به آنها، راه را باز کنند. البته هیچ کدام از حاجیان در آن دقایق نمی دانست که واقعاً چه فاجعه ای در انتظارشان است.

3 - ابتدا گمان می رفت با مسدود شدن مسیر، عده ای در همان دقایق اولیه کشته یا مجروح شده اند و سپس با ورود نیروهای امدادی و امنیتی، بحران مهار شده است.
اما شاهدان عینی که توانسته اند از آن قتلگاه جان سالم به در ببرند، همگی می گویند که از لحظه وقوع حادثه تا حدود سه ساعت بعد از آن، جمعیت روی هم ریخته شده بود و کسی به دادشان نرسیده است.
اکثر کسانی که در آن حادثه جان خود را از دست دادند، در فاصله ساعت 8:45 تا ساعت 12 که اولین گروه نیروهای امدادی از راه رسیدند، دچار مرگ تدریجی شدند.

حجاج که برای رسیدن به آن نقطه حدود 8 کیلومتر پیاده روی کرده بودند، بعد از گیر افتادن در ازدحام انسانی، دیگر توانی برای حرکت و فرار نداشتند.
یکی از آنها که توانسته است سه ساعت دوام بیاورد چنین می گوید: حداکثر توانی که داشتم این بود که بتوانم نفس بکشم و حتی نمی توانستم دست و پاهایم را تکان بدهم. آدم ها تا 5 - 4 لایه روی هم ریخته شده بودند. در کنار من، یک حاجی دیگر افتاده بود و هنوز زنده بود. ساعتی بعد با صدای ضعیفی به من گفت: آیا آسمان دارد سیاه می شود؟
به آسمان نگاه کردم. آسمان سیاه نمی شد، او در حال مرگ بود و لحظاتی بعد از دنیا رفت.
کمی بعد، من هم احساس کردم آسمان دارد سیاه می شود... بعد از مدتی و در حالی که در آستانه مرگ بودم، نجاتم دادند.

4 - در آن سه ساعت، حتی به قربانیانی که در هوای 45 الی 50 درجه صحرای منا، روی هم انباشته شده و از تشنگی ضعف کرده بودند، آب هم نرساندند.

یکی دیگر از حجاج که ساعت ها زیر آفتاب افتاده بود در این باره می گوید: از فشار و تشنگی در حال مرگ بودیم. برخی حجاج آفریقایی که در آن سوی نرده های مسیر چادر داشتند، از روی نرده ها برایمان آب معدنی پرتاب می کردند و همین آب ها ، جان خیلی ها را نجات داد. بدون آب حتی نفش کشیدن هم برایمان سخت بود. یکی از همان حجاج آفریقایی، شیلنگ کولر خیمه را باز و از پشت نرده ها، ما را آبپاشی کرد؛ کارش نجات بخش بود چون کمی جان گرفتیم.

یک پزشک ایرانی که آن روز در منا بود چنین می گوید: اگر در آن شرایط که به علت حرارت هوا ، تعریق،پیاده روی طولانی، استرس و ... آب بدن افراد از دست رفته بود، فقط آب می رساندند، بسیاری از قربانیان، حتماً زنده می ماندند.

5 - در اطراف محلی که حاجیان روی هم تلنبار شده و در حال مرگ بودند، نرده های آهنی قرار داشت و آن سوی نرده ها نیز خیمه های برخی کشورها.
با این حال، حاجیان آن سوی نرده ها، حداکثر کاری که کردند، پرتاب بطری های آب معدنی و آب پاشی بود. این سؤال پیش می آید که آیا آنها نمی توانستند برای نجات حجاج این سوی نرده ها، کار دیگری جز رساندن آب - مثلاً کندن نرده ها - انجام دهند؟

11 نکته مهم درباره فاجعه منا

جواب این سؤال ها مشخص نیست؛ آیا اساساً امکان کمک نبود؟ آیا امکان کمک بود و کوتاهی کردند؟ آیا مانعی برای کمک ایجاد شده بود؟ این ها سؤالات مهمی هستند و اگر جواب این باشد که می توانستند کمک کنند و نکردند، آنگاه باید به حال جهان اسلام و مسلمانان منفعل آن، تأسف بسیارخورد.

6 - نه تنها نیروهای امدادی سعودی با تأخیر فراوان به محل رسیدند ،بلکه به نیروهای امدادی کشورهای حاضر در منا هم اجازه ندادند.
یک راننده ایرانی آمبولانس می گوید که به سرعت راهی محل حادثه شدیم ولی نیروهای امنیتی مانع شدند. گویا می خواستند با محاصره منطقه، ابعاد فاجعه را پنهان کنند.

با این حال، تعدادی از نیروهای امدادی ایران و سایر کشورها توانستند به محل فاجعه برسند و عملیات نجات را با امکانات و تعداد محدودشان آغاز کنند.

این که چرا نیروهای امدادی و پزشکی عربستان با این همه تأخیر رسیدند، جای تأمل و شگفتی دارد چرا که روز عید قربان، مهم ترین محل در عربستان همان مناست که بزرگ ترین تجمع انسانی جهان را در خود جای داده است و طبیعتاًٌ باید همه امکانات پزشکی و امدادی مکه و حتی شهرهای اطراف، متوجه منا باشد به ویژه آن که قبلاً نیز در آنجا حوادث ناشی از تراکم انسانی رخ داده بود.

7 - بعد از رسیدن نیروهای امدادی عربستان، تلاش جدی برای تفکیک کشته ها و مجروحانی که عمدتاً بیهوش شده بودند، صورت نگرفت و بسیاری ازمجروحان که زنده ولی بیهوش بودند، درمیان کشته شدگان از محل حادثه منتقل شدند.
یکی از مجروحان می گوید: بعد از چند ساعت که با بدن های برهنه زیر آفتاب شدید صحرا بودیم، نیروهای امنیتی وارد شدند و به هوای این که ما مرده ایم، با چکمه از روی ما رد می شدند.

11 نکته مهم درباره فاجعه منا
8 - سعودی ها مدعی اند کمتر از 800 نفر در این ماجرا کشته شده اند. البته روز سه شنبه ،برای ساعاتی خبر رسمی سایت وزارت بهداشت عربستان حاکی از مرگ 4173 نفر بود که سپس آن را از روی سایت شان برداشتند!

با این حال، هنوز بعد از گذشت یک هفته از آن حادثه، کشته شدگان کشورها به طور کامل مشخص نشده اند. اگر واقعاً کشته شده ها زیر 800 نفر بودند، می شد ظرف مدت 24 ساعت - و در شرایط بحرانی 48 ساعت - تکلیف این تعداد را مشخص کرد نه این که بعد از روزهای متمادی، هنوز تکلیف اجساد معلوم نباشد. آیا شناسایی 800 جنازه که بسیاری شان کارت شناسایی بر گردن دارند و مسوولان همه کاروان ها نیز دنبالشان هستند، این قدر زمان بر است؟

گزارش ها نشان می دهند که علاوه بر اجساد موجود در سردخانه ها، جسدهای زیادی که شمارشان معلوم نیست در بیش از 20 کانتینر یخچال دار نگهداری می شوند.

مسؤول یکی از کاروان های ایرانی که برای شناسایی اجساد ایرانی ها سردخانه ها را می گردد چنین می گوید: کنار سردخانه ها ، ال سی دی های بزرگی زده اند و عکس اجساد را با کدی در کنارشان پخش می کنند تا مسؤولان کاروان های کشورهای مختلف، قربانیان را شناسایی کنند. از صبح تا الان (ظهر دیروز)، هزار و 107 عکس را پخش کرده اند ولی هنوز نتوانسته ام گمشده های کاروان خودمان را در میان این هزار و 107 نفر بیایم.

انتشار خبر کشته شدن 4173 نفر در منا در سایت رسمی وزارت بهداشت عربستان و حذف خبر از روی سایت و تکذیب آن، نشان از ابعاد فاجعه و ناهاهنگی شدید سعودی ها دارد. کاملاً مشخص است که به سبک و سیاق جهان سومی ها، سعی در کوچک جلوه دادن ابعاد حادثه دارند.

9 - در حین حادثه منا، اولین چیزی که مجروحان از دست دادند، تلفن های همراهشان بود. آنها بعد از انتقال به بیمارستان های سعودی، خواستار تماس با خانواده ها و کاروان هایشان بودند تا خبر زنده بودنشان را بدهند. با این حال، سعودی ها ، نه تنها اقدام به آمار گیری از مجروحان و اطلاع رسانی به کاروان ها نکردند، بلکه حتی از دادن یک گوشی به مدت یک دقیقه به آنها نیز خودداری کردند.

بنابراین، مسؤولان کاروان ها مجبور شدند مانند عصر ماقبل ارتباطات، بیمارستان ها را تخت به تخت جست و جو کنند. به همین دلیل است که تا یک هفته بعد از ماجرا، هر روز تعدادی زخمی در بیمارستان ها پیدا می شوند!

10 - بعد از این ماجرا، سعودی ها نه تنها فعالیت های خبرنگاران خارجی را بسیار محدود کردند، بلکه با زائرانی که در حال عکسبرداری یا تصویر برداری با موبایل بودند برخورد و موبایل شان را ضبط می کردند. شبکه های تلویزیونی عربستان نیز در روز حادثه، خبرهای عادی پخش می کردند و تنها اشاره ای گذرا به ماجرا داشتند که طی آن، مسؤولان عربستانی می گفتند که همه چیز در کنترل است و جای نگرانی نیست و ... .
به نظر می رسد سعودی ها فکر می کنند می توانند در عصر ارتباطات، فاجعه ای بدین عظمت که در برابر چشم افرادی از دهها کشور جهان رخ داده را کتمان کنند.

11 - سعودی ها حتی در نگهداری اجساد هم نهایت بی لیاقتی را از خود نشان داده اند. افرادی که برای شناسایی پیکرهای جان باختگان به سردخانه ها رفته اند می گویند به دلیل دمای نامناسب سردخانه ها و سرمایش اندک آنها، اجساد وضعیت نامناسبی دارند و از کانتینرها هم خونابه جاری است.
این در حالی است که با تنظیم دمای سردخانه ، می توان اجساد را تا مدت های طولانی سالم نگه داشت.

... و همه این ها در حالی است که مسؤولان سعودی، کوچکترین مسؤولیتی را بر عهده نمی گیرند تا مشخص شود یکی از جنایتکارترین و بی کفایت ترین حکومت های جهان را دارند.