کتابخانه ی عمومی آیت اله فیاضی روستای نیر

ورود شما را به این وبلاگ گرامی می داریم.

کتابخانه ی عمومی آیت اله فیاضی روستای نیر

ورود شما را به این وبلاگ گرامی می داریم.

در شب های قدر این کتاب را بخوانیم

 

 «مهران بلورچی»، به تاریخ 15 اردیبهشت 1345 شمسی، در تهران متولد شد و در مورخه ی 12 اسفتد 1365 در منطقه ی عملیاتی «شلمچه» با اصابت آتش متجاوزان بعثی، بال در بال ملائک گشود. ممکن است بیان این نکته برای بعضی اهمیت داشته باشد که، این جوانِ کاشانی الاصل، در سال 1363، با رتبه ی پنجم کنکور سراسری، در رشته ی «مهندسی برق» دانشگاهِ «صنعتی شریف» پذیرفته شده بود. این هم شماره ی دانشجویی ایشان: 63131008.
از «مهران بلورچی» تعداد قابل توجهی یادداست و نامه به یادگار مانده است. این یادداشت ها و نامه های خواندنی، توسط «انتشارات یا زهرا(س)» به صورت کامل و دست نخورده، در قالب کتابی 336 صفحه با نام «کتاب بلورچی»، منتشر شده است.
حدود صد صفحه از این کتابِ ارزشمند، حاوی «محاسبات نفس» شهید «بلورچی» است که حقیقتا برای هر انسان جوبای رستگاری و تعالی اخلاقی، بسیار راه گشا و مفید به فایده است. کتابی که مطالعه ی آن را، در این شب های «قدر» اکیدا توصیه می کنیم. باشد که مفهوم «حَاسِبُوا أَنْفُسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا» برای خواننده ی آن بیش از پیش روشن گردد و الگویی شود برای همه ی آنان که اراده کرده اند، به راه «مهران بلورچی» و همرزمان او پای گذارند. راهی که بی شک، به آسمانی راه دارد که بنده گان صالح خداوند و ابرار در آن ماوی دارند.
ضمن توصیه مجدد و اکید کاربران، به مطالعه ی «کتاب بلورچی»، به عنوان «نقشه ی راهی» ملموس و تجربه شده، بخش هایی از «محاسبه ی نفس» آن شهید عزیز را، که ماه رمضان سال 1365، نگاشته شده است، به حضورتان ارائه می کنیم:


نمایی از «کتاب بلورچی»


*یک شنبه 22/2 65- دوم رمضان المبارک

«بل الانسان علی نفسه بصیره ولو القی معاذیره، یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم»
1-نماز صبح خیلی دیر خوانده شد و تعقیبات چندان مورد توجه نبود
2-کمی نسبتا زیاد تندویی کردم و صدایم را بلند کردم
3-چند مورد چشم نگاه های اضافی به دنیا داشت
4-مزاح های غیر لازم در دو مورد دیده شد، باید دقت یبیشتری در مزاح کردن شود
5-یاد مرگ اصلا تا ظهر وجود نداشت
6-عجب و غرور می خواهد بروز کند
7-در قرآن خواندن احساس می کنم شیطان می خواهد نیت را ریا کردن و قیافه گرفتن برای مردم قرار دهد، باید خیلی مواظب باشم
8-تواضع و خشوع چندان مورد دقت قرار نداشت.

*چهارشنبه 24/2/65 – 4 رمضان

1-صبح اول صبح هم خودم را دنیا قرار دادم
2-بی اعتنایی به مقام ]نامفهوم [کردم، شاید تسلیم نبودم.
3-ظاهرا صبحانه زیاد از حد خوردم
4-خیلی به دنیا توجه دارم، باید برای رفع این مسئله، به خدا توجه دایمی داشته باشی.
5-در نیت قرآن خواندن خیلی مشکوک هستم که مبادا به خاطر دنیا بوده
6-داشت در دلم کینه جای می گرفت.
7-دو-سه مورد زبان بدون فکر صحبت کرد که موجب شد به خطا رود
8-غافلانه صحبت می کنم و این در کلام را از دست داده ام.
9-معاشرت با [...] و رضا برایم ضرر دارد؛ البته بیشتر رضا.
10-در مورد احمد، بی چاره شده ام و واقعا نمی دانم چه کنم. باید امشب با امام زمان(عج) در میان بگذارم.
11-الحمدلله حال مراقبه وجود داشت ، لیکن صحیح استفاده نشد.
12-یک مورد دروغ واضح گفتم، استغفرلله
13-کمی صحبت کردم.
14-یاد مرگ کم بود.
15- زیاد صحبت کردم.
16-تقریبا زیاد خوردم.
17-یاد دنیا کمی آزارم داد و مشغولیات ذهنی برایم ایجاد کرده بود.

 پنجشنبه 25/2/65  5 رمضان

1-نماز صبح را کمی دیر خواندم.
2-صبح اول صبح باز هم دنیا داشتم
3- غفلت کمی وجود داشت.
4- توفیق کار کردن برای رضای خدا وجود نداشت و تنبلی کردم.
5- دو-سه مورد با زبان، موجب ناراحتی دیگران شدم و جلوی دیگران آبرویش را بردم.
6-شاید غیبت فیاضی را کردم. باید خیلی در این مورد صحبت ها دقت کنم.
7-محبت دنیا خیلی بیشتر از مقدار لازمه ابراز شد.
8-حسادت خیلی آزارم می داد.
9-خیلی بی مورد و بی خود در موارد بسیار زیاد صحبت کردم.
10- به خدا توجه نکردم.
11-اخلاص وجود نداشت

* نتیجه:
نفس آلوده به نظر می رسد. توجه به نفس، حال به چه دلیل، به دلیل روزه یا چیز دیگر، آسان تر از قبل میسر است، لیکن آن چه دیده می شود، آلودگی نفس است. در ضمن، در نماز یاد احمد وجود داشت، اما برای فهمیدن این مطلب که آیا واقعا این گونه است یا نه، باید بیشتر دقت شود، این گونه حس می کنم که شیطان می خواهد مرا بی هوده سرگرم این قدرت شیطانیه بکند تا از اصل غافل بمانم. اولا نمی دانم اصل مطلب چیست،  یعنی باید در رذایل ، کدام کدام یک را از بین برد، اپن گونه که حاج آقا قبلا گفته، خودخواهی است، پس باید حسابی توان روی آن بگذارم. ثانیا نمی دانم چگونه آن را، یعنی خودیت را از بین ببرم.
چهار شنبه 7/3/65  18 رمضان
باید تا آن جا که ممکن است توجه به نفس داشته باشی و سکوت را رعایت کنی، یعنی حتما این دو کار باید به جد رعایت شود و نهایت، شب هم که شب قدر است، مورد مواخذه قرار دهی نفس را که آیا چنین کرده بودی یا نه؟ در ضمن، امر لازم دیگر، خواندن قرآن به حد وفور است و باید حتما رعایت شود.



طرح پشت جلد «کتاب بلورچی»


شهید مهران(علی) بلورچی- اسفند 1363 - محوطه ی پادگان دوکوهه


شهید مهران(علی) بلورچی

  

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.